عدم توجه به موضوع « مدیریت ارتباط بحران » از سوی مدیران بالادستی کشور، در کنار همه بحران های کشور به دلیل ندانستن، آموزش ندیدن و پایبند نبودن به اصول اولیه و مقدماتی دانش روابط عمومی و ارتباطات، همیشه کشور را در ابعاد ملی وارد رخدادهای فاجعه بار کرده است.
سازمان های دولتی و خصوصی در کشور با رویکرد پوشاندن یا دستکاری بخشی از حقایق و برجسته کردن بخش دیگری از حقایق، واقعیت حضور روابط عمومی ها را به سمت نابودی و بی هویتی کشانده اند. در عصری که به دلیل پیشرفت های فناوری ارتباطی و بروز جریان اطلاعات غیرمتمرکز در سطح جهانی، کنترل اخبار به شدت غیرممکن شده است، این نوع مدیریت ارتباطات در بحران و نحوه مواجهه مسئولان و متخصصان ارتباطات یک برند، نهاد یا حاکمیت با مساله موجب بروز بحران در بحران می شود. و شاهد کنترل و بازی با اخبار و اطلاعات از سوی افراد خاطی و مخالف اهداف ملی کشور هستیم.
بیماری سواد راننده تاکسی شده ایم
مدیریت غلط و ناشیانه ارتباطات بحران در سالهای اخیر و تبدیل رخدادها به فاجعه، این موضوع را ثابت می کند که ما دچار یک تفکر دیکته شده عمومی از بالا تا پایین هستیم. وقتی در سطح جامعه جستجو می کنیم و یا جلسات بالاترین مقام های کشوری و لشکری را بررسی می کنیم و یا بررسی های عمومی مجلس را گوش می کنیم، شاهد آن هستیم که همه ما دچار « بیماری سواد رانننده تاکسی » شده ایم.

روابط عمومی در عصر شهروند – خبرنگار
روابط عمومی در عصر شهروند-خبرنگاری، در عصری که هر گوشی همراه یک رسانه است، تسلط بر جریان خبری و جلوگیری از انتشار واقعیتها توسط دولت ها و یا شاید مراکز اطلاعاتی به یک شوخی بدل شده است. در عصر اینترنت و دسترسی به شبکههای اجتماعی، تکصدایی و تلاش برای رساندن فقط یک روایت به مخاطب، ممکن نیست؛ از این رو ظهور شبکه های خبری شبیه VOA و اینترنشنال که بر پایه صحبت های مردمی بوده و هیچ وجاهت و استاندارد خبری ندارند، اجتناب ناپذیر است.
روابط عمومیهای پیشرو بههمیندلیل است که در جهان برای شفافیت و اخلاقی عملکردن بیشتر نهاد و سازمانشان تلاش زیادی میکنند. حتی بعضیها امروز روابط عمومی را به وجدان اخلاقی سازمان تشبیه میکنند که مصلحت سازمان را در «حقیقت» و «خِرَد» میجوید، برخلاف تبلیغات که بیشتر بر «اغراق» و «اقناع» استوار است.
پیشرفت فناوری و عصر بحران
بی تردید عصر حاضر، بنا به دلایل متعدد، متنوع و پیچیده از جمله پیشرفت فناوری در کانون وقوع انواع بحران های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، طبیعی و … در ابعاد ملی و بین المللی واقع شده است. اندیشیدن به راهکارهای برون رفت از این بحران ها، استفاده حداکثر و همه جانبه از ظرفیت ها و ابزارهای موجود جهت کنترل و کاهش خسارات ناشی از این بحران ها در جهان پرمخاطره کنونی، از دغدغه های اصلی هر جامعه، سازمان، نهاد و نهایتاً هر فرد می باشد. که روابط عمومی ها بعنوان بخشی از مدیریت ارتباطات هر سازمان می توانند نقشی حساس، اثرگذار و سودمند داشته باشند.
ابزار مدیریت ارتباطات بحران، سرکوب و خاموشکردن صدای مخالف یا تبلیغات و پروپاگاندا نیست؛ بلکه ارتباطی مبتنی بر فروتنی، مسئولیتپذیری، همدلی و پایبندی به صداقت و شفافیت از همان لحظه آغاز است که امروز نهفقط بهخاطر اخلاق، بلکه از روی مصلحت هم ضروری است.

استراتژی سکوت را کنار بگذاریم
تفکرات مدیریتی بحران در کشور ما در سالهای اخیر به دلایل امنیتی و تقدس بخشی به افکار حاکمیتی، استراتژی سکوت را اختیار می کنند. استراتژی سکوت نگاه پیشگیرانه در بحران ها را از ما گرفته و تمام هزینه های انجام شده برای ثبات ملی کشور را در یک چشم بر هم زدن از بین می برد.
با توجه به مقتضای رسانههای امروز و پیشگیری از عقب افتادگی ارتباطی در کشور، قبل از آرایش جدید رسانه های رسمی و روابط عمومی های سازمانی، مدیران بالادستی و استراتژیست های کشور می بایست راهبرد انکار و سکوت نسبت به رویدادها را کنار گذاشته و زمان شناسی را یک اولویت دانسته و جریان ساز بودن را سرلوحه کار خود قرار دهند.
نکته : در کشور ما مدیران بالادستی نقش بسزایی در مدیران رسانه ها و ارتباطات دارند؛ از این رو اصلاح ساختار مدیریت بحران در کشور نیاز به یک عزم ملی و حکومتی دارد.

ایران در « بروز بحران و حوادث طبیعی » در میان یکی از « ۱۰ کشور حادثه خیز جهان » است و باید قبول کنیم که مصیبتدیدگان بحران به همان اندازه که به تغذیه و درمان بالینی نیاز دارند، به اطلاعات از موقعیت جدید خود و بازسازی روحی و روانی و همراهی جامعه با آنان نیز نیاز دارند، که این مهم از وظایف مدیران بحران کشور است.
امیدواریم روزی مدیریت بحران در کشور ما جدی گرفته شود. هومه بهترین ها را برای مردم سرزمین خود آرزومند است.