بهمنظور دستیابی به تحول و گسترش کسب و کار، بررسی دقیق تکتک اجزای آن اهمیت بهسزایی دارد. بهوجودآمدن رشد پایدار و مستمر در سازمانها و کسب و کار ها، به عواملی چون سرمایه; زیرساختها، اندازه بازار و مهمتر از همه منابع انسانی بستگی دارد. بهرهوری منابع انسانی در تمام مدلهای گسترش کسب و کار و افزایش فروش، یکی از مهمترین فاکتور هاست.
مدیریت منابع انسانی به چه معناست؟
مدیریت منابع انسانی (Human Resource Management) به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که منجر به توانمندی کامل افراد و سازمانشان میگردد. تعریف ساده و سنتی مدیریت منابع انسانی در فرآیند یک کسب و کار; شامل فعالیتهایی مانند کارمندیابی، آموزش، حقوق و روابط سازمانی است. این شیوه از مدیریت تنها به اداره کسبوکار محدود شده و شامل برنامهریزی برای گسترش کسب و کار نمیگردد و برنامهای برای افزایش مشتری، و سپس افزایش فروش ندارد. معمولا در چنین شیوه مدیریتی نیازی به کسب مشاوره در زمینه برندینگ حرفهای و بهبود عملکرد روابط عمومی در تعامل با مشتری احساس نمیشود. این سیستم بسته به مفاهیم مهم و سودآوری چون دیجیتال مارکتینگ نیز بیاعتناست.
امروزه در تمام الگوهای مدرنی که برای رشد اقتصادی سازمانها، مجموعهها و کشورها در نظر میگیرند; بخش قابل توجهی به عامل منابع انسانی اختصاص یافته است. در این الگوها مدیریت منابع انسانی به معنای تبدیل منابع و پتانسیلها به مطلوبیتها است. یکی از مباحث مهم در مشاوره کسب و کار نیز، بررسی فضای لازم; زمینهها و منابع ضروری جهت افزایش بهرهوری منابع انسانی است.
راهکارهای مدرن افزایش بهرهوری منابع انسانی مرتبط با گسترش کسب و کار
• گزینش هوشمند منابع انسانی
طبق تعریف زیبای مازلو (پدر روانشناسی انسانگرایانه); نسبت کارکنان کسب و کارها با شغل و نقشی که دارند، باید مانند نسبت قفل و کلید آن باشد. در گزینش کارمندان، توجه به این نکته ضروری است که فرد متقاضی توانایی ایجاد تناسب میان مهارتها و علایقش با شغلی که در تلاش برای کسب آن است را داشته باشد. این مسئله زمانی ممکن میشود که فرد متقاضی نسبت به کسبوکار; اطلاعات دقیق و شفاف داشته و نسبت به مسئولیتش، تعلق خاطر و تعصب داشته باشد. ایجاد یک الگوی مناسب و انعطافپذیر توسط مشاوران کسب و کار، منجر به استخدام نیروهای علاقهمند، آگاه و باانگیزه میگردد. یکی از نتایج مثبت گزینش هوشمند نیرو، افزایش بهرهوری، افزایش مشتری و افزایش فروش است.
• مدیریت داراییهای نامشهود
مسئله بهکارگیری نادرست نیروها از مشکلاتی است که در تمام کسبوکارها دیده میشود و مشاوران کسب و کار نگاه ویژهای به این معضل دارند. در شیوه مدیریت سنتی، استفاده از نیرو براساس نیاز کسبوکار تعریف و طبقهبندی میشود. اما در شیوه مدرن مدیریت منابع انسانی، پس از گزینش صحیح نیروها; خود کارمند است که طبقهبندی و جایگاه شغلی خود را در هرم کسب و کار تعیین میکند. ایجاد سیستم باز در فرآیند کاری و بهبود روابط عمومی منجر به پیشنهادهای جدید، راهکارهای سودمند و عملکرد مثبت نیروها میشود. ایجاد چنین فضایی تلاش کارمندان برای رشد فردی و پرورش مهارتهایشان را چند برابر میکند. بدیهی است که رشد تکتک نیروهای شاغل در یک کسبوکار، منجر به توسعه و گسترش کسب و کار در سطح کلان میگردد.
• سهیمکردن نیرو در موفقیت و دستاوردهای مجموعه در جهت گسترش کسب و کار
رشد اقتصادی یک مجموعه تنها با رشد تمام اعضای آن محقق میشود. سهیم نمودن منابع انسانی در موفقیتهایی نظیر افزایش فروش; رشد سودآوری و افزایش سرمایه کسب و کار باعث افزایش انگیزه و بهرهوری بیشتر کارمندان میشود. در نگاه سنتی، این فرآیند سودآوری مجموعه را پایین آورده و نیروی کار را نسبت به سرمایههای صاحبان کسبوکار متوقع میسازد. اما بررسیهای آماری نشان داده که استفاده از این الگو; تعلق خاطر بیشتری در نیروها ایجاد نموده و آنها را برای مواجهه با چالشهایی که در روند گسترش کسب و کار بهوجود میآید آماده میکند. ایجاد چنین بستری استعدادهای بالقوه نیرو را بالفعل نموده و تمام مجموعه از آن سود میبرند. این الگو در چشمانداز طولانی مدت به آمادهسازی بسترها برای تحول کسبوکار و ایجاد برندینگ حرفهای میپردازد.
اعتمادسازی متقابل؛ نتیجه اجرای شیوههای مدرن مدیریت منابع انسانی
در شیوههای نوین مدیریت منابع انسانی، توجه به مفاهیمی چون ایجاد انگیزه، اعتماد سازی و فضاسازی جهت رشد استعدادها اهمیت فراوانی دارد. کسبوکارهای کوچک برای برندینگ حرفهای محصولات و خدمات خود; از مشاوران کسب و کار استفاده نموده تا منابع انسانی خود را به بهترین شکل مدیریت کنند. راهکارهای فوق، مهمترین بخشها در الگوهای جدید رشد اقتصادی است. این راهکارها در میدان عمل مورد آزمونوخطا قرار گرفته و مورد تایید متخصصان حوزه گسترش کسب و کار است. مدیران مجموعههای موفق با الگوسازی از این مدل، کارمندانی بهمراتب با انگیزه دارند. کارمندان در چنین مجموعهای، فضای کسبوکار را محیطی برای پرورش استعدادهای خود میدانند. فرایند اعتماد سازی متقابل در چنین فضای مثبت و موفقی، امری امکانپذیر و قابل حصول خواهد بود.