توسعه هوش مصنوعی از جهات بسیاری به اختراع صنعت چاپ شباهت دارد. به عقیده نایب رئیس ماکروسافت، هوش مصنوعی مهمترین اختراع بشر در طول عمر بشریت از زمان اختراع چاپ به امروز محسوب می شود.
هوش مصنوعی برابر با صنعت چاپ
وقتی به هوش مصنوعی می اندیشیم به نظر می رسد که چرا آن را با صنعت چاپ، اختراعی که تقریبا ۶۰۰ سال پیش رخ داده است، مقایسه می کنیم؛ زیرا از زمان اختراع چاپ، این پدیده مردم را قادر به انجام کارهای مهمی از قبیل : چگونه اندیشیدن، نوشتن، شکل دادن به تفکرات، ثبت کردن آنها و به اشتراک گذاشتن آنها با دیگر افرادی که قادر به مطالعه هستند به طرق مختلف کرد. از این رو میتوان گفت هوش مصنوعی با کارکردهایی مشابه صنعت چاپ و چه بسا گسترده تر، مهمترین اختراع طول عمر ذهن بشر قرن بیستم محسوب می شود.
صنعت چاپ انسان را قادر به نوشتن، ثبت اندیشه ها و همرسانی آن ها با دیگران کرد. اکنون هوش مصنوعی نیز دقیقا همانند صنعت چاپ، به مردم کمک می کند، تا بیندیشند، استدلال کنند و بیاموزند.
مقایسه هوش مصنوعی با صنعت چاپ
با گسترش روزافزون تجارت های دیجیتال در سراسر جهان، نیاز به سخت افزار و نرم افزارهای کارآمد و قدرتمند برای مدیریت حجم عظیمی از داده ها و خلق برنامه های کاربردی نوین، بیش از هر زمان دیگری إحساس می شود.
هوش مصنوعی ابزاری است که به مردم کمک می کند بیاندیشند، استدلال کنند، اشتراک بگذارند و بیاموزند. درست شبیه صنعت چاپ؛ اما مقایسه به همینجا ختم نمی شود؛ زیرا صنعت چاپ، صرفا اختراع یک چیز جدید نیست. وجه دومی وجود دارد که حائز اهمیت است، نشر و توزیع فناوری نیز اهمیت داشت. به این معنا که این اختراع به دست مردمی رسید که آن را به کار گرفتند و و قتی به آنچه که در مدت ۵۰ سال در اروپا رخ داد، می نگرید، شگفت زده می شوید.
در أواسط قرن چهاردهم میلادی یوهانس گوتنبرگ در منطقه ماینتس آلمان، چاپگری را با قابلیت جابجایی حروف اختراع کرد. پس از این در مدت پنج دهه، این پدیده شهر به شهر و کشور به کشور، رونق یافت.
نکته قابل توجه این است که این پدیده ( صنعت چاپ ) صرفا یک اختراع نبود بلکه یک اقتصاد تمام و کمال محسوب میشد. اگر مردمی که در فناوری چاپ دخالت داشتند چیزی شبیه به کنگره جهانی موبایل داشتند. احتمالا باید در ماینتس یا شاید در بارسلونا، گردهم می آمدند و همان کاری را می کردند که امروز ما می کنیم. آنها این اقتصاد را بررسی می کردند و متوجه انباشت فناورانه ای می شدند که امروز فناوران ما نیز از آن سخن می گویند. وقتی که به آن انباشت فناورانه نگاه می کردند،
متوجه می شوند که این مهم با صنعت چاپ آغاز شده است؛ اما أساسا برای آنکه آن اقتصاد به شکل درست محقق گردد، باید بخش های مختلف در کنار هم قرار گیرند. عده ای باید کاغذ و جوهر تولید کنند، عده ای باید کتاب را صحافی کنند، برخی ناشر کتاب و برخی فروشنده کتاب هستند، همه این افراد در کنار هم به نویسندگان و خوانندگان امکان شکوفایی بیشتری می دهند. ایشان موفق شدند و این اقتصاد تمام عیار، دنیای مدرن را بوجود آورد.
در واقع جالب ترین نکته این است که همه این افراد گرد هم آمدند و در کنار هم موفق شدند و در نتیجه چاپ کتاب به نحو انفجارگونه، افزایش یافت. اگر به جهان در سال ۱۴۶۰ نگاه کنید در یک هزاره پیش از آن فقط یک هزار اثر مکتوب تولید شده بود، یک هزار اثر مکتوب. بله درست است، ۸۰۰۰ اثر مکتوب در یک هزار سال، اما به زودی هر پنج سال تعداد ۸۰۰۰ اثر چاپی تولید شد.
موضوع صرفا تعداد آثار مکتوبی نیست که تولید شده اند بلکه صنعت چاپ این فرصت را بوجود آورد تا این کار در تیراژ بالا ممکن شود. تا پایان همان قرن، ۲۰ میلیون کپی از کتب تولید، توزیع و حتی قرائت شده بود. آنچه که این امر مهم ممکن ساخت تقریبا همه چیزی است که در مورد تاریخ اروپا پس از آن می دانیم. این اختراع رنسانس را به دنبال داشت و پس از آن إصلاحات منتهی به انقلاب علمی و سپس عصر روشنگری و نشر ایده دموکراسی رقم خورد. این چیزی است که یک فناوری بزرگ می تواند به ارمغان آورد.
زمانی که مردم در کنار یکدیگر قرار گیرند و بتوانند یک اقتصاد موفق جدید را خلق کنند و از فناوری برای کمک به دیگران بهره ببرند. این باید به ما انگیزه ببخشد.
هوش مصنوعی روابط عمومی را نابود می کند » عنوان مطلبی است که در سایت هومه منتشر شده است. اگر علاقه مند به مطالعه این مطلب هستید بر روی تصویر کیک کنید
تحول اقتصاد با هوش مصنوعی
بنابراین همانطور که در سال ۲۰۲۴ گردهم آمده ایم ما نیز در حال خلق یک اقتصاد جدید هستیم. ما در حال خلق اقتصاد جدید هوش مصنوعی هستیم و یکی از اولین کارهایی که باید انجام دهیم این است که در مورد خودمان بیاندیشیم و انباشت فناورانه ای که در حال خلق آن هستیم را با دیگران به اشتراک بگذاریم. این یک انباشت فناورانه است که با دو چیز کلید می خورد؛ جهان امروز معمولا وجود انرژی برق و امکان برقراری ارتباطات را بدیهی فرض می کند، اما دقت کنید که تا زمانیکه این دو میسر نشوند هیچ کار دیگری ممکن نمی شود سپس نیازمند تراشه های هوش مصنوعی هستیم.
ما به زیر ساخت هوش مصنوعی نیاز داریم متوجه هستید که تمام بخش های اقتصاد هوش مصنوعی باید در کنار یکدیگر قرار گیرند تا خلق مدل های بنیادی و ساخت ابزارهایی ممکن شود که به دیگر افراد اجازه می دهند تا از آن مدل ها استفاده کنند و اپلیکیشن های مختلف را خلق کنند.
فروشگاه های اپلیکیشنی باید اپلیکیشن های مجهز به هوش مصنوعی را در میان مصرف کنندگان توزیع کنند. در نهایت، این مردم هستند که همگی به آنها خدمت می کنیم مانند خوانندگان و نویسندگان اکنون ما با کاربران مواجه هستیم و توسعه دهندگان، این فناوری را در اختیار مردم سراسر دنیا قرار می دهند.
هوش مصنوعی ترسناک نیست
با مقایسه ای که انجام شد در می یابیم که هوش مصنوعی در دنیای دیجیتال امروز یک روش جدید اندیشیدن و ارتباطات است که موجب خلق اقتصاد نوین قرن بیستم می گردد.
پدیده هوش مصنوعی برای کسانی ترسناک است که تغییر را نمی پذیرند و تمایلی به فراگیری نحوه به روز رسانی داده های شغلی خود ندارند. هماهنگونه که با ظهور صنعت چاپ، برخی مشاغل به مرور از بین رفتند و یا تغییر ماهیت دادند، در دنیای دیجیتال امروز نیز شاهد آن خواهیم بود.
دنیای با حضور اختراعی به نام « هوش مصنوعی » یقینا مشابه دیگر اختراع های بزرگ بشر، دنیای بهتری خواهد بود. اگر انسانیت در کنار تفکرات خلق شده بشر قرار گیرد، به یقین هیچ چیز ترسناک نیست!
