کوهنوردی یک شغل است و یک عشق. کوهنوردی یک عشق است و یک نمایش یک قدرت. کوهنوردی یک نمایش قدرت است و یک هنر انسان بودن. کوهنوردی یک تمرین بزرگ بودن و بزرگ شدن است.
کوهنوردی تجربه شیرین و کوتاهی در زندگی من بوده و هست. ولی دنیایی از تجربه شیرین را برای من به یادگار می اندازد. انسان هایی که تلاش می کنند با مردمی که بر روی زمین صاف راه می روند، متفاوت باشند. انسان هایی که بلند بودن را دوست دارند و روحشان و خودشان را به بلند بودن سوق می دهند.
کشور ایران با داشتن کوه های سر به فلک کشیده از استعدادهای خدادای برای ورزش کوهنوردان است. اما کوهنوردی ورزشی است که همیشه خطر را در کنار همنوردان خود دارد. و می طلبد با وجود این استعداد، هیات های کوهنوردی و سازمان ورزش نیز تمهیداتی برای صعود کوهنوردان فراهم کند تا خطرات احتمالی را چاره اندیشی کنند.
از دوستان عزیزم در مدرسه کوهنوردی آلپ محمدشهر استان البرز متن زیبایی را از استاد ابراهیم محمدلو برایم ارسال کردند، که دلم نیامد دلنوشته این استاد دلسوز را نخوانید. متن این دلونشته به شرح زیر می باشد.
یا چنان نمای که هستی؛ یا چنان باش که می نمایی
برداشتی آزاد از حوادث کوهنوردی؛ می نویسم از ظلمهای مضاعف و کاهش آلام غیر ضرور به خانواده بزرگ کوهنوردی:
پنج شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ در منطقه دیزین سقوط یک کوهنورد منجر به فوت، موجب تاثر و تاسف خانواده بزرگ کوهنوردی کشور شد.
از آنجایی که ورزش کوهنوردی از ورزش های پر خطر محسوب می شود، نهادهای امداد و نجات، داوطلبین فعال و ماهر در امر امداد، امدادگران محلی و پرسنل خدوم؛ اکثرا خطر می کنند و سلامت جان خود را برای امداد همنوع به خطر می اندازند، که کلیه کوهنوردان ممنون و سپاسگزار ایشان هستند.
در حادثه روز پنج شنبه بر حسب اتفاق ( دلایل علمی را پزشکی قانونی مشخص می کند) کوهنوردی در کمال ناباوری و غیر انتظار (به لحاظ موقعیت) به یکباره سقوط و این سقوط منجر به فوت ایشان می شود.
همنوردان همراه بر حسب وظیفه انسانی و قانونی و با تلاش فراوان و تغییر و جابجایی سریع از موقعیت حادثه خود را به محل دریافت آنتن می رسانند و صرفا حادثه سقوط و لزوم امداد را گزارش و موقعیت ( لوکیشن ) ارسال می کنند.
در فضای مدیریت رسانه ( نهادهای ذیربط ) موضوع به شکل دیگر مبنی بر گم شدن ۱۰ طبیعت گرد؟! انتقال به محل امن، بیماری زمینه ای و …گزارش و آلام غیر ضروری بر اعضای گروه تحمیل می شود.
چرا از عدم هماهمگی فنی، کمبود تجهیزات فنی، پایین بودن مهارت متولیان امر، زمان طولانی شناسایی موقعیت مشخص و معرفی شده، طولانی شدن ( از زمان اعلام حدود ۱۸ ساعت) انتقال فرد و …سخن گفته نمی شود؟!
در آستانه اولین سالگرد، اولین جمعه سال ۱۳۹۹( ۵ دی) حادثه دار آباد،کلکچال و توچال که ۱۲ نفر از کوهنوردان فوت و تعدادی دیگر دچار مشکلات شدند؛ قرار داریم. در آن زمان هم مدیریت رسانه ای صورت نگرفت و ظلم مضاعفی به کوهنوردان شد که عزادار همنوردانشان بودند.( شخصا به اتفاق دوستان در محله دارآباد حضور داشتم)
ضعف در نهاد و ساختار ورزش کوهنوردی ایران باعث شده تا صاحبان رسانه و تریبون؛ یک جانبه مسئولیت حوادث را گردن کوهنوردان بیندازند واز حوادث ( نمد)، برای خود کلاهی بسازند.
با توجه به رشد حضور کوهنوردان در کوهستان پیش بینی می شود با کمترین حوادث تلفات خواهیم داد. پس شعار پیشگیری بر درمان مقدم است را عملیاتی کنیم.
بزرگ نمایی و عدم مدیریت رسانه ای حوادث کوهنوری، آسیبی است که باید درمان شود.
با تقدیم احترام
ابراهیم محمدلو
۱۴۰۰/۹/۲۶
گفتنی است در تقویم جهانی سازمان ملل متحد ۱۱ دسامبر مصادف با ۲۰ آذر ماه بعنوان روز جهانی کوهستان و کوهنوردی نامگذاری شده است. و در تقویم شمسی نیز روز ملی کوهنوردی مصادف با ۲۹ مهرماه است. که هر ساله مراسمی با حضور کوهنوردان برگزار می شود.
دپارتمان تبلیغات و روابط عمومی هومه بر حسب وظیفه روابط عمومی خود این دلنوشته را منتشر می کند، تا از همنوردان، طبیعت گردان، کوهنوردان و همه کسانی که عاشق کوهنوردی هستند ولی به دلیل ساده انگاری مسئولین با خطر، خطر فتح قله را تحمل می کنند، حمایت کند.
به امید روزی که تنها دغدغه کوهنوردان، فتح قله و تمرین بزرگی باشد. و افتخارات جهانی که لایق آن هستیم در رشته های کوهنوردی نصیب ایرانیان عزیز شود.